1. اون روز رفتم نمایشگاه بین المللی یه دونه از این چرخی ها گرفتم. یه پیرمرد بود با پسرش به زبون مادری من حرف میزدن دلم خیلی شکست که اونهمه راه رو اومده بودن تهران تا توی همچین نمایشگاهی باربری کنن و دو لقمه نون دربیارن دنیا خیلی بی رحم و پر از بی عدالتیه


2. خدا بیامرز Chester تو آهنگ In the end میگه که 

I've put my trust in you
Pushed as far as I can go
For all this
There's only one thing you should know
I tried so hard
And got so far
But in the end
It doesn't even matter
I had to fall
To lose it all
But in the end
It doesn't even matter


3. یکی از بچه های جدید شرکت یه پسره اس با 1 متر و 90 قد حدودا من همیشه ازش برای برداشتن وسیله از کابینت های بالا استفاده میکنم :)))


4. یه عالمه فیلم و سریال دارم دوس دارم ببینمشون فکر میکردم سرم خلوت شه حتما اینکارو میکنم ولی هیچوقت دیگه حسش نیومد نمیدونم چراااا. هر از گاهی با friends فقط یه تجدید میثاق میکنم کی باورش میشه شب قبل از دفاع کارشناسی ارشد کسی بشینه friends ببینه؟ البته منم ننشستم ببینم :)) ولی خب بشدت قصدش رو داشتم که خب چون خوابم میومد بجاش گرفتم خوابیدم :)))


5. خونه رو بگیرم یکم جام و اوضاعم مرتب بشه چندتا مورد هست باید انجام بدم *برنامه مهم*



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها